مردی از جنس همه

جایی برای تنهایی هایم

مردی از جنس همه

جایی برای تنهایی هایم

سبزه های زرد

 

امروز سبزه ها را باد برد امروز سبزه ها میهمان باران بودند.

امروز سبزه ها مسافران تنهای جاده ها بودند

امروز سبزه ها شاید تنها بودند.

شش سین سفره عید امروز نماینده ای داشتند در میان طبیعت بیرون تا به درون انسانها یادآوری کنند سبز زیستن دوباره ای را .

امشب تمام سبزه های شهر بدون احترام میزهای پذیرایی با گره هایی که دخترکان جوان بر آنان هدیه داده بودند در زیر سقف آسمان آرام خوابیده اند.

شاملو گفت فردایی دگر

سالی
نوروز
بی چلچله بی بنفشه می آید،
بی جنبشِ سردِ برگِ نارنج بر آب
بی گردشِ مرغانه ی رنگین بر آینه.

سالی
نوروز
بی گندمِ سبز و سفره می آید،
بی پیغام خموشِ ماهی از تنگِ بلور
بی رقصِ عفیفِ شعله در مردنگی.
ادامه مطلب ...

عرفان در اتاق انتظار

گوینده ی زن: یک بار سه پروانه دور هم جمع شدند و خواستند بدانند که شمع چیست که اینهمه آنها را به خود جذب می کند. اولی گفت بگذارید تا من بروم و ببینم که این شمع چیست؟ و رفت تا نزدیک شمع و دید که اطراف شمع گرم و پرحرارت است. پیش دوستانش برگشت و گفت شمع چیزی ست که گرم و پرحرارت است. دومی گفت بگذارید تا من هم بروم شاید چیز بیشتری فهمیدم و رفت نزدیک شعله ی شمع و گوشه ی بالش سوخت. برگشت و گفت شمع چیزی ست که می سوزاند. پروانه ی سومی گفت بگذارید تا من نیز بروم و ببینم که این شمع چیست؟ و رفت و آنقدر نزدیک شد که کاملا سوخت.
موزیک
گوینده ی مرد: خوب شنوندگان عزیز! اجازه بدید که بعد از شنیدن این قطعه ی ادبی زیبا بپردازیم به اخبار مربوط به انتخاب سرمربی تیم ملی. کفاشیان، رئیس فدراسیون فوتبال کشور، در آخرین اظهار نظرشون ...